Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8957 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
donnee
U
موضوع داستان یا درام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leitmotive
U
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotif
U
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
cycled
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycles
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
subplot
U
داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
this story is improbable
U
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
U
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
drama
U
درام
dramas
U
درام
magnetic drum
U
درام مغناطیسی
dramaturge
U
درام نویس
dramaturgy
U
فن درام نویسی
magnetic drum system
U
سیستم درام مغناطیسی
drum controller
U
کنترل کننده درام
drummed
U
درام سیلندر استوانه
magnetic drum memory
U
حافظه با درام مغناطیسی
adrama in acts
U
درام درپنج پرده
drum
U
درام سیلندر استوانه
tetralogy
U
چهار درام یاتراژدی
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
dramatizes
U
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatized
U
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatize
U
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatising
U
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatises
U
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatised
U
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatizing
U
بشکل درام یا نمایش دراوردن
magnetic drum
U
طبلک مغناطیسی درام حافظه
vaudeville
U
درام دارای رقص و اواز
magnetic drum file memory
U
درام مغناطیسی حافظه بزرگ
protasis
U
نخستین قسمت درام قدیم رومی
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
vaude
U
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
fable
U
داستان
novella
U
داستان
fables
U
داستان
marchen
U
داستان
conte
U
داستان
apologue
U
داستان
story
U
داستان
anecdotage
U
داستان
tales
U
داستان
tale
U
داستان
make-up
U
داستان ساختگی
hero
U
پهلوان داستان
an iliad of woes
U
داستان بدبختبی
flashback
U
بازگوی داستان
fictions
U
داستان اختراع
parable
U
داستان اخلاقی
parables
U
داستان اخلاقی
catastrophes
U
عاقبت داستان
narrative
U
داستان داستانسرایی
narratives
U
داستان داستانسرایی
heroes
U
پهلوان داستان
novel
U
کتاب داستان
novels
U
کتاب داستان
fiction
U
داستان اختراع
flashbacks
U
بازگوی داستان
conte
U
داستان کوتاه
decameron
U
داستان نامه
to spin yarns
U
داستان ساختن
underplot
U
داستان فرعی
to invent stories
U
داستان ساختن
epitasis
U
حداعلای داستان
fictionist
U
داستان نویس
hermitically
U
هلوان داستان
in a narrative style
U
بسبک داستان
storybook
U
داستان نامه
storybook
U
کتاب داستان
fairy tales
U
داستان جن و پری
fairy tale
U
داستان جن و پری
catastrophe
U
عاقبت داستان
an interesting story
U
داستان با مزه
storyteller
U
داستان سرا
storytellers
U
داستان سرا
narrator
U
گوینده داستان
narrators
U
گوینده داستان
narration
U
داستان داستانسرایی
whodunit
U
داستان پلیسی
whodunits
U
داستان پلیسی
whodunnits
U
داستان پلیسی
short stories
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
episode
U
داستان فرعی
episodes
U
داستان فرعی
novelet
U
داستان کوتاه
story
U
بصورت داستان در اوردن
fictionalizing
U
داستان سرایی کردن
sob story
<idiom>
U
داستان اشک آور
cliff-hanger
U
مطلب یا داستان جالب
fairy tales
U
داستان باور نکردنی
fairy tale
U
داستان باور نکردنی
cliff hanger
U
مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers
U
مطلب یا داستان جالب
story recall test
U
ازمون یاداوری داستان
fictionalize
U
داستان سرایی کردن
serialist
U
داستان نویس سریال
ruise
U
شایعات داستان ساختگی
novelize
U
بشکل داستان در اوردن
fictionalizing
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalizes
U
داستان سرایی کردن
story
U
اشکوب داستان گفتن
fictionalised
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalised
U
داستان سرایی کردن
fictionalises
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalises
U
داستان سرایی کردن
fictionalising
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalising
U
داستان سرایی کردن
fictionalize
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalized
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalized
U
داستان سرایی کردن
novelistic
U
وابسته به داستان و رمان
fictionalizes
U
بصورت داستان دراوردن
invention of a false story
U
جعل داستان دروغی
sob stories
U
داستان گریه اور
science fiction
U
داستان تخیلی علمی
catastrophical
U
مربوط به عاقبت داستان
fictionize
U
داستان سرایی کردن
personage
U
شخصیت بازیگران داستان
personages
U
شخصیت بازیگران داستان
fictionize
U
بصورت داستان دراوردن
sob story
U
داستان گریه اور
anecdotal evidence
U
شواهد داستان گونه
That's not so!
U
داستان اینطوری نیست!
yarn
U
الیاف داستان افسانه امیز
romances
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
yarns
U
الیاف داستان افسانه امیز
romance
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
What's behind all this?
U
معنی این داستان چه است؟
tracts
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tract
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
lays
U
تخم گذاردن داستان منظوم
lay
U
تخم گذاردن داستان منظوم
to be back to square one
<idiom>
U
دوباره به اول داستان رسیدن
heroines
U
زنی که قهرمان داستان باشد
heroically
U
زنی که قهرمان داستان باشد
characters
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
heroine
U
زنی که قهرمان داستان باشد
iliad
U
داستان حماسی منسوب به هومر
cartoon
U
تصویر مضحک داستان مصور
The scene of the nover is laid in scotland.
U
صحنه داستان دراسکاتلند است
make up
U
ساختمان یاحالت داستان ساختگی
pastorale
U
شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
cartoons
U
تصویر مضحک داستان مصور
skald
U
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
this play does not stage well
U
این داستان خوب در نمایش در نمیاید
That story is as old as the hills.
U
داستان خیلی طول و دراز است.
That's another story.
U
این داستان
[قضیه]
دیگری است.
The moral of the story is that …
U
نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
folktale
U
افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cock and bull story
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull story
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
Her sad story moved us to tears.
U
داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The whole story was faked up .
U
تمام داستان قلابی وساختگه بود
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
The moral point of this story is that…
U
مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
pick wickian
U
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
rhapsodies
U
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody
U
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
sikt
U
قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
roman a clef
U
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
follow up
U
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
agamemnon
U
اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
Let me back up and explain how ...
U
به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support.
U
سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او
[مرد]
باید از آنها حمایت بکند.
dramatic monologue
U
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
indirect objects
U
موضوع
motif
U
موضوع
object
U
موضوع
plotless
U
بی موضوع
subjects
U
موضوع
subject
U
موضوع
subjected
U
موضوع
themes
U
موضوع
theme
U
موضوع
subjecting
U
موضوع
issues
U
موضوع
matters
U
موضوع
topic
U
موضوع
proposition
U
موضوع
propositioned
U
موضوع
head
U
موضوع
Recent search history
Forum search
1
ICR
2
make the case? به فارسی چی میشه
1
The only thing standing between you and your goal is the bullshit story you keep telling
1
coffee table conversation piece
1
جداسازی سلولهایسرطانیگردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیدهشده به سلولهای سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1
جداسازی سلولهایسرطانیگردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1
burn the boats story of hernando Cortes
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com